"من سرم درد میکند برای "دعواهایی" که باهم نکردیم...
لعنتی
چقدر مهربان رفتی ...!"
زمانی معنی عشق رو فهمیدم؛
که هیچ چیز جز خود عشق
نداشتم
برای پیش "تو"بودن ...
بلیط لازم نیست!
مرور قصه ی
"دل"...
کافیست...!
هوا گرم است
دو اسکوپ بیشتر بریز
از یخ عشقت
عــــــــشـــــق یعنی
.
.
.
.
.
وقت بی حوصلگی، حوصله منُ داشته باشه...
دست هایت مرتع انگورهای نوبر است
چون حلال من نشد
باشد حرام دیگری...
خـوشــبــخــتی
یــعـــنــــی
مـــــــن
عــروس
مـامـانــتم
تــــــو
دامـــــــــاد مـامـانـم
من فقط یک بلیت رفتن میخواهم بی برگشت!
بى رحمى را بلد نیستم...
اما حواست را جمع کن!
استعدادم در یادگیرى فقوالعادست!
منْ
معنیه تمامِ
واژه های عاشقانه را
در نازِ چشمانِ تو یافتم...
گــاهــی تو اوج
.
تـنـفر و عصـبـانـیت...
یـادت می افـتــه کــه
.
.
.
عــاشقــشــی ...
گفته بودم سادگیت را دوست دارم اما
نگفته بودم به سادگی از من بگذری...
مثل خاراندن جای زخم پس از خوب شدن
صدایٍ گام های تو
ضربانٍ زندگیٍ من است
بامن راه
بیا...
تشنه ی زنده بودنم...
چرا که در تاریکی چهره ها مشخص نیست...
و هرلحظه این امید در درونم ریشه میزند که آمده ای!
ای که دل بردی ز دلدارم....ازارش مکن
انچه او در
کار من کرد تو در کارش مکن
✔خدایــــــــا 3 تا آرزو دارم ✔
بـــــى من نباشه
حسودی ام می شود
به شعرها و ترانه هایی که می
خوانی
خوش به حال کلماتی
که در ذهن تو زیست می کنند !
چقدر
زندگی
قشنگ می شود
وقتی کسی را داشته باشی
که پا به پای تو
دیوانگی کند!
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین
من و تو فاصله هاست
گـاهـی نـمـیـشـه دسـت از دوسـت داشـتـن
یـکـی بـرداشـت حـتـی وقـتـی ازش مـتـنـفـری
شـایـد سـخـت تـریـن رابـطـه ایـن بـاشـد
کـه دو انـسـان مـغـرور عـاشـق هـم بـاشـنـد
امـا واسـه مـن عـشـق بـازی نـیـسـت
واس یــکــی دیــگــه مـیـمـیـره...
زنـدگـی مـعـنـی پـیـچـیـده ای نـداره،
هـمـیـن کـه تـو بـاشـی ایـن تـمـام زنـدگـیـه
ــــــــــــــــــفقطــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــخداستـــــــــــــــــ
از کـسـی کـه مـرا غـرق خـودش کـرد
بـیـا جـهـانی دیـگـر آغـاز کـنـیـم!
دستم به سمت تلفن میرود و برمیگردد
شیرنی روی میز برای مهمان هاست...!
یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند،
نه دستی که شانه هایت را بگیرد،
نه صدای که قشنگ تر از باد باشد
کار من از ستاره شمردن گذشته...
نشسته ام... شب ها را می شمارم....!
گفته بودم سادگیت را دوست دارم اما
نگفته بودم به سادگی از من بگذری...
چقدر سخت است بعد از رفتنش معنی دوست داشتن را بفهمی!
بفهمی آن دلتنگیها یعنی دوست داشتن !..
که لگد بزنی به همه دارایی یک نفر …