smsباحال

smsباحال

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «smsعاطفی» ثبت شده است

عاشقانه

به اندازه ی تمام بوسه های بی پاسخی

که ماهی به دریا میزنه

دوست دارم

اس ام اس دوستت دارم

sms doset darm

از دُور تو را دوست دارم،

بی هیچ، عطری

آغـوشی

لمسی

و یا حتی بوسه‌ای.

تنها

دوست‌ات دارم،

از دور…!

اس ام اس دوستت دارم

sms doset darm

و من تورا مثل لذت

تمام شدن مشق شبهای کودکی

دوست دارم…

 

ادامه ←

اس ام اس بوسه

توسط payam در آگوست 27, 2015 در اس ام اس عاشقانه با بدون دیدگاه

به امید نگاهت ایستادن

به روی شانه هایت سر نهادن

خوشتر از این آرزویی است

دهان کوچکت را بوسه دادن . . .

اس ام اس بوسه

sms bouseh

هر روز که می آمدی و بوســـه ای می دادی،

من آن را گــِــره ای می کردم بین نخ های کاموا

حال که شـــال گردنی قرمز با هزاران هزار گره برای تو بافتـــــه ام نیستی …

به خودم دلـــــداری می دهم …

برایش کـــوتاه بود؛ خوب شد که رفت …!!!

اس ام اس بوسه

sms bouseh

از صورتت نقاشی کشیده ام

همانطور که دلم میخواست باشی

حالا چشمهایت فقط مرا میبیند

و لبخند همیشگیت

لحظه های نبودنت را

میپوشاند

فقط مانده ام

هوس بوسیدنت را چه کنم؟

۱۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین سدنی

جمله عاطفی

یادت برایم همانند قصه سیگار پیرمردیست که سالهاست میگوید نخ آخر است …

.

.

.

بهشت نمیخواهم اگر بخواهی مرا روی زمین ببوسی !

.

.

.

کنارِ تو کودک میشوم

هر بار پیشِ تو هزار بار متولد میشوم !

.

.

.

من یک فردم ؛ زوجم تو باش !

.

.

.

بهشت فاصله ی پلک بالا و پایین من است وقتی که به “تو” نگاه میکنم !

.

.

.
بعضی وقتا کسی تو زندگیت هست که اصلا لازم نیست تو آغوشت بگیره ، فقط با نگاه گرمش بدون حتی گرفتن دستات میتونه قلبتو بوسه بارون کنه !!!

.

.

.

تو را دوست داشتن تنها کارِ من است !
.

.

.

دوستت دارم ، همین ؛

این نه قابل محاسبه است نه قابل شمارش ، حتی نمی توانی میزانش را تخمین بزنی !

بی انتهاست تا وقتی هستم تا وقتی هستی ، هست به امتداد زندگی …
.

.

.

برایم مثل بهار می مانی

آمدنت را همیشه تحویل می گیرم …
.

.

.

چهار فصل که حرفه …

فصل پنجمی هست به نام تــــــــو ، به هوای تــــــــو …

.

.

.

با صداقت مینویسم من اسیر نازتم

گر بخواهی یا نخواهی نازنینم یادتم
.

.

.

تو را بیشتر از تعطیلی مدرسه دوست دارم !
.

.

.

بگو دوستم میداری تا از دفتر شعرم کتابی مقدس بسازم …

.

.

.

دوست داشتن را در چشمی بجو که حتی وقتی بسته است “رویای” تو را خواب ببیند …

.

.

.

خیلی دوستت دارم ، ده تا !!!

مثل روزهای کودکی مان !

عمیق ، پاک و بسیــار …
.

.

.

عشق یعنی طوری نگاهت میکنم که انگار تنها آدم دنیایی …

.

.

.
من تمام نمی شوم در عشق تو

ثانیه به ثانیه شروع می شوم !
.

.

.

باید یکی توی زندگیت داشته باشی که فاصله ی “دلم تنگ شده” و “دارم میام دنبالت” بیشتر از چند ساعت نباشه …

.

.

.

زیبایی ها را چشم میبیند و مهربانی ها را دل !

چشم فراموش میکند اما دل هرگز !

پس بدان که تا زمانی دل زنده است فراموش نخواهی شد …

.

.

.

به یادت هستم تا روزی که تابوتم همچون قایقی روان بر دوش مردم باشد !

بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد …

من تو را در قلبم دارم نه در دنیا !

.

.

.

می شود کمی بخندی به حوض آب ؟

میخواهم عکس بگیرم یادگاری از روی ماه …

.

.

.

با مهربانیت معجزه میکنی ؛ من به پیامبری ات مدتهاست ایمان آورده ام !

.

.

.

از من تا وجودت فاصله فقط چند کیلومتر “دوستت دارم” است !

.

.

.

ماه را خاموش می کنم تا بتابد چشمانت !

.

.

.

دوست داشتنت برفیست سنگین

میبارد

مینشیند

یخ میبندد و با هیچ آفتابی آب نمیشود !

.

.

.

“منی” که کنارش “تو” نباشی ، “تومنی” نمی ارزد …

.

.

.

نفسم شاید دلیلِ زنده بودنم باشد ولی بی شک تو تنها دلیلِ همین نفسی !

.

.

.

هیچ کجا هم جاییست !

همانجاییست که بی تو میشود بود …

۱۶ مهر ۹۴ ، ۱۵:۳۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین سدنی

فانتزی

یکی از فانتزیام اینه که از سر کار بیام خونه بعد با خانومم دعوام شه بعد خانومم ببینه حالم خوب نیست بیاد این شعرو برام بخونه :
من اگه نباشم ، کی واسه همیشه تو رو میپرسته ؟
کی برات میمیره ؟ کی نمیشه خسته ؟
کی تورو میزاره روی دوتا چشماش ؟
کی اگه نباشی میگیره نفس هاش ؟
منم بگم : مدرسان شریف !
.
.
یکی از فانتزیام اینه که بی هیچ دلیلی روی بدن مخاطب خاصم چیکه چیکه اسید بریزم بعد درحالیکه اون داره جیغ هفت رنگ میزنه بهش بگم عزیزم من کنارتم نگران نباش !
.
.
یکی از فانتزیام اینه که دختر همسایمون تیر بخوره بعد سریع با هلیکوپتر برسونمش بیمارستان بعد دکتر بگه : اوه خدای من این گروه خونیش خَعلی کمیابه بعد پرستار با قیافه ی آشفته به دکتر بگه دکتر نبضش ضعیف شده باید هرچه زودتر بهش خون برسونیم بعد مادر دختر همسایمون شروع کنه به گریه کردن و پدرش به دکتر بگه دِ عاخه لامصب یه نگاهی به دور و بَرت بنداز ، دخترم داره جون میده !!! بعد دکتر داد بزنه کسی نیست این فداکاری رو انجام بده ؟ بعد من در حالی که دارم هلیکوپترو خاموش میکنم و سوییچشو درمیارم ، از هلیکوپتر بیام بیرون و با یه لبخند ملیح آستینمو بزنم بالا به دکتر بگم بیا بزن … بعد پدر دختر همسایمون با لبخند بگه چرا دیر کردی داماد گلم ؟ بعد من برم توی اتاق عمل بعد که دختره به هوش اومد بگه : پس عشق من کوش ؟ بعد باباش از پنجره به افق خیره بشه و با لبخند رضایت بگه : متاسفانه باید بگم به خاطره ها پیوست !!! روحش شاد …
.
.
یکی از فانتزیام اینه که توی زمستون با مخاطب خاصم ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺰﺍﺭم و ﻟﭙﺎﺵ ﯾﺦ ﺑﺰﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﮐﺶ ﺑﺰﻧﻢ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺩﺭﺩﺵ ﺑﮕﯿﺮﻩ …
ﻋﺎﯼ ﺣﺎﻝ میده ، ﻋﺎﯼ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ !
.
.
یکی از فانتزیام اینه که بعد یه شکست عشقی انقد تو کافی شاپ بشینم که صاحبش بیرونم کنه بعد منم بهش بگم : باشه ! همه منو بیرون کردن … یکی از قلبش یکی هم از کافی شاپ بعد اونم با یه حالت خسته ای یه چک بخوابونه تو صورتم که تا افق بندری برم !
فرستنده : مرتضی0631
.
.
یکی از فانتزیام اینه که تهیه کننده برنامه کودک بشم بعدش به جای این خاله ها عمه بیارم !
.
.
یکی از فانتزیام اینه که مخاطب نیمه خاصم بهم ﺑﮕﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﭘﺎﺷﻮ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺳﻔﺮ … ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ! ﮐﺠﺎ ﺑﺮﯾﻢ ؟ ﺑﮕﻪ : ﺷﻤﺎﻝ ﻋﺰﯾﺰﻡ … ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ : ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ بریم ﻓﻘﻂ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ پیرهن ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺨﺮﻡ ﺑﯿﺎﻡ … ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﺗﻮ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺘﯿﭙﯽ … ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ : ﻧﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﺮﻡ … ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ : ﺍﻩ ﻣﯿﮕﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺩ … ﻣﻨﻢ ﺑﮕﻢ : ﺳﺮ ﻣﻦ ﺩﺍﺍﺍﺍﺩ ﻧﺰﻥ ﺍﺻﻦ ﻧﻤﯿﺎﻣﺎﺍﺍﺍﺍ … ﺍﻭﻧﻢ ﺑﮕﻪ : ﺧﻔﻪ ﺷﻮﻭﻭﻭ ﮐﺜﺎﺍﺍﺍﻓﺖ …
ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺩﻋﻮﺍﻣﻮﻥ ﺷﺪ ، ﺑﻘﯿﺸﻮ ﺑﻌﺪﺍ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ !
الان ﺑﺮﻡ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻪ !!! اصن ﺑﻪ ﭼﻪ ﺟﺮاﺗﯽ ﺳﺮ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻪ ؟؟؟

.

.

یکی از فانتزیام اینه که همسرم اسمش دنیا باشه بعد با سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت بره

من داد بزنم وایسا دنیا وایسا دنیا من میخوام پیاده شـــــم

.

.

.

یکی از فانتزیام اینه که ایرانسل اهنگ پیشواز سلام الاغ عزیز رو بزاره

فکر کن مادر زنت زنگ میزنه اهنگ میاد سلام الاغ عزیز حالت چطوره


۱۶ مهر ۹۴ ، ۰۷:۲۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین سدنی

smsعاطفی

خورشید را در آغوش گرفته ای
پاهایت را به بوسه دریا سپرده ای
موهایت را به دست نسیم
چه خوش غیرتم من !

دلى که اندوه دارد
نیاز به شانه دارد نه نصیحت…
کاش همه این را مى فهمیدند…!

مدتهاست
دلم شروعی تازه میخواهد
تو بیا
مرا دوباره آغاز کن…

باید جشن بگیرم…
اشکهایم دوباره با من آشتی کرده اند…

چهار فصل کامل نیست !
هواے تو، هوای دیگریست

پرستوهای رؤیا
هر شب تو را
در چشم من
تخم می گذارند
و سحرگاهان
فوج فوج
از شاخسار نگاهم
به باغ دلم پر می کشی
و مرا چون سازی
از نغمه های شیرین
پر می کنی
دنیای قشنگی دارم
با خیال بیدارت !

برای تو میمیرم … تو وانمود کن که تب کرده ای …
همین کافیست … !

می خواهم بِدهم دنیا را برایم تنگ کنند، به اندازه آغوشت !

تو را که از دلم کم میکنم، باقیمانده صفر میشود …

حکایت کنگر خوردن و لنگر انداختن است، حضور خاطراتت در وجود من …

۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۸:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین سدنی